۱۳۹۱ دی ۳, یکشنبه

یک عاشقانه ی آرام - دو


یک کتاب شعر، که در آن اشعار عاشقانه ای پیدا شود را انتخاب کنید. توصیه می کنم سراغ شعرای کلاسیک بروید، مولانا و سعدی و حافظ و اینها. وگرنه از این شعرای معاصر ایران آبی گرم نمی شود؛ آن قدیمی ترهایشان مثل فروغ و نیما و سهراب و شاملو که چندان "عاشقانه"های فراوانی ندارند، این جدیدترها هم که جز آه و ناله، کار دیگری بلد نیستند. مگر اینکه مثلا سراغ شعرای معاصر عرب مثل نزار قبانی و غادة السمان بروید، یا سراغ ناظم حکمت و پل الوار و مارگوت بیکل و دیگران. شخصا آقایمان سعدی علیه الرحمه را پیشنهاد می کنم، که غزلیاتش گنجیست پر از عاشقانه ها. و یا غزلیات مولانا؛ که کمی کارتان سخت تر می شود البته.

بعد از انتخاب کتاب، آن غزلیات یا ابیات (کل شعرها یا بندهای) عاشقانه ای که از آن شاعر می شناسید و دلتان می خواسته به محبوبتان تقدیمش کنید را، جایی برای خودتان مشخص کنید؛ مثلا در فهرست کتابی که خودتان دارید.

بعد به کتابفروشی مراجعه کرده و یک جلد از آن آبرودارترین جلدهای آن کتاب شعر را خریداری نمایید. می توانید یک ماژیک خوشرنگ هایلایت، یا یکی دو پاستل خوشرنگ (و خلاصه یک ابزار و ادواتی که بتوان با آن یک کتاب را "کمی زیبا" نشانه گذاری کرد) هم بخرید؛ لوازم کادو کردن را هم که خب طبعا نباید فراموش کنید. نگفتم که قرار است کتاب را به او هدیه دهید؟ خب حالا می گویم. همه ی این کارها برای تقدیم یک هدیه ی ماندگار و خاص و باارزش به محبوبتان است.

بعد خریدهایتان را بردارید و زود ببرید خانه، که کلی کار دارید. حالا باید دانه به دانه ی آن غزلها، بیتها یا بندهایی که از اشعار پیدا کرده بودید را، نشانه گذاری کنید. می توانید شعرها را با ماژیک هایلایت کنید (اگر تک بیت یا بندهایی کوتاه اند)؛ یا زیر آنها را خط بکشید؛ یا کنار صفحه ی شعرها، به شکلی علامت گذاری کنید، یا اگر خیلی با ذوق و سلیقه اید و البته باحوصله، با نقشهای ساده و کوچک اسلیمی (مثل بته جقه، شاخه و برگ و ... ) طرحهای کوچک و ساده ای کنار آن شعرهای مورد نظرتان بکشید. می توانید هم همه ی این کارها را با توجه به اهمیت و محبوبیت شعرها، برای هرکدامشان به شکلی متفاوت انجام دهید. فقط نکته اینجاست که همه ی این کارها را باید با ظرافت و دقت و حوصله انجام داد، به شکلی که کتاب مستعمل و خراب نشود و نو بودن خودش را حفظ کند.

بعد هم کتاب را کادو کنید و به محبوبتان هدیه دهید. اصلا هم صدایش را در نیاورید که دیوان غزلیات (یا کتاب شعر)ی که به او داده اید، یک کتاب معمولی نیست. بگذارید خیلی معمولی کتاب را بگیرد و بگوید اوه ممنون؛ و با خودش فکر کند که "من که در خانه دو جلد از این غزلیات شمس را دارم!" و ملتفت نباشد که این یکی با همه ی غزلیات شمس ها/ غزلیات سعدی ها/ دیوان حافظ ها/ مجموعه اشعار ناظم حکمت ها، فرق دارد! بعد هدیه اش را ببرد خانه و دو ماه بعد همینطور اتفاقی بالاخره لای کتاب را باز کند؛ عمرا اگر به همین راحتی ها بگذاردش زمین! یعنی مطمئن باشید تا کل آن هفده جا یا بیست و شش جا، یا شانصد جایی که علامت گذاری کرده اید را پیدا نکند، کتاب را کنار نمی گذارد. و البته به اندازه ی همه ی آن شانصد جا هم ذوق می کند؛ بعله!

نکته: اگر هدیه را برای مناسبت و روز خاصی می خواهید، بایستی کمی زودتر بجنبید؛ متوجهید که!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر